در اساطیر یونانی، تتیس پسر شیرخوارش، آشیل را در رودخانه استیکس تطهیر کرد تا به او ویژگی آسیب ناپذیری بدهد. آشیل به یک جنگجوی به ظاهر شکستناپذیر تبدیل شده بود، اما موقعی که یک تیر سمی به پاشنهٔ پای آشیل، یعنی همان جایی که تتیس او را زمان فرو بردن به رودخانه در دست گرفته بود، اصابت کرد، سرانجام این جنگجوی بزرگ سقوط کرد. تتیس فقط یک قسمت کوچک را جا گذاشته بود، اما همان بخش تبدیل به مایهٔ شکست آشیل شد.
در دنیای امروزی، اصطلاح “پاشنهٔ آشیل” مترادف با هر نیروی قدرتمندی شده است که توسط یک ضعف پیشبینی نشده یا کوچک از بین میرود، و تاریخ مملو از افراد و سازمانهای قدرتمندی است که دقیقاً به همین شکل سقوط کردهاند.
طی 13 سال گذشته، بیت کوین نیروی بسیار قدرتمندی بوده است که تمام مهاجمان را کنار زده است. این امر به بسیاری از حامیان بیت کوین اعتماد به نفس بخشیده است، اما ممکن است نادرست یا حتی خطرناک باشد. نبوغ پشت بیت کوین واضح و غیرقابلانکار است، اما این امر آن را کامل یا غیرقابلآسیب نمیکند. طی سالها، دههها و قرنهای آینده، متغیرهای غیرقابل تصوری پدید خواهند آمد و شاید یکی از بزرگترین نقاط قوت بیت کوین در نهایت دستکاری شده و به عنوان نقطه ضعفی برای تبدیل شدن به “پاشنهٔ آشیل” ساتوشی ناکاموتو عمل کند.
معماری بیت کوین
قبل از اینکه بهطور عمیقتر به این موضوع بپردازیم، بررسی برخی از جنبههای معماری و ساختار بیت کوین ممکن است مفید باشد.
ساتوشی بیت کوین را با این هدف طراحی کرد که در هر 10 دقیقه، بلاکها (یا تراکنشها) پردازش شوند. زمانی که یک بلاک پردازش یا استخراج شد، برای اعتبارسنجی به گرهها یا نودها ارائه میشود و تراکنشها در دفتر کل این ارز دیجیتال ثبت میشوند. ماینرها برای خدمات خود اجرتی را در قالب پاداش بلاک دریافت میکنند که مجموع یارانهٔ بلاک و کارمزد تراکنش است.
یارانهٔ بلاک، که در حال حاضر 6.25 واحد بیت کوین است، مکانیسمی است که بیت کوینهای جدید از طریق آن وارد چرخه میشوند. یک دورهٔ سختی استخراج شامل 2016 بلاک است و پس از اتمام هر دورهٔ سختی، تجزیه و تحلیل زمان مورد نیاز برای پردازش آن بلاکها انجام میشود. از آنجایی که هدف ساتوشی این بود که سیستم به طور متوسط 10 دقیقه برای پردازش هر بلاک زمان صرف کند، اگر در دورهٔ سختی فعلی کمتر از 10 دقیقه زمان لازم باشد، پردازش بلاک برای دورهٔ آینده سختتر میشود و برعکس اگر بیشتر از 10 دقیقه زمان میبرده است، سختی شبکهٔ کاهش مییابد.
یک آسیبپذیری در حال ظهور
با در نظر گرفتن برخی از اصول اولیهٔ ماینینگ یا استخراج، یک آسیبپذیری نوظهور در اکوسیستم بیت کوین وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. بسیاری از افراد بهطور مستقیم افزایش هش ریت جهانی یا توزیع مناسب هش ریت در استخرهای استخراج را با افزایش امنیت در شبکه مرتبط میدانند. این نتیجهگیریها تا حدی درست است و با هر دو معیار (سختی و هش ریت)، شبکهٔ امروزی کاملاً قوی و امن به نظر میرسد. با این حال، اگر کمی دقیقتر شویم، متوجه میشویم که یک آسیبپذیری پیشبینی نشده وجود دارد.
این آسیبپذیری در حقیقت رشد و تسلط یافتن مفهومی با عنوان سایت[i]های ماینینگ ارز دیجیتال “فیل تحت اختیار” است. یک سایت ماینینگ تحت اختیار سایتی است که در آن منبع برق توسط شخص ثالث کنترل میشود و این به طور کلی به این معنی است که فرایند استخراج در اینجا مبتنی بر شبکه یا وب است. در مقابل اما، یک سایت ماینینگ خودمختار جایی است که در آن نیرو توسط ماینر تولید و کنترل میشود و بنابراین مبتنی بر شبکه یا وب نیست.
برای درک بهتر این آسیبپذیری، سناریویی به نام “هراس شبانه” (Night Terror) را در نظر بگیرید. در حالی که سناریویی بسیار افراطی و کاملاً دور از ذهن است، اما به نوعی تهدید محسوب میشود.
زمانی را در آینده تصور کنید که سایتهای “فیل تحت اختیار” بر شبکه استخراج بیت کوین تسلط پیدا کردهاند. این تسلط به حدی کامل است که 99 درصد از قدرت هش شبکهٔ استخراج بیت کوین در دهها سایت فیل تحت اختیار متمرکز شده است. به موازات آن، نیروهای سیاسی و مالی در سرتاسر جهان شاهد آن بودهاند که بیت کوین به طور جدی توانایی آنها را در اجرای برنامههای خود کاهش داده است.
مخالفان بیت کوین با علم به اینکه بهترین راه برای حمله به بیت کوین تزلزل اعتماد عمومی به ثبات و قابلیت اطمینانپذیری آن است، راهی را برای فلج کردن شبکهٔ استخراج بیت کوین پیدا میکنند. بدین معنا که درست قبل از اتمام یک دورهٔ سختی بیت کوین، جمعی از دولتها، با هماهنگی یکدیگر دستور تعطیلی و بسته شدن سایتهای بزرگ با توان استخراج بسیار بالا یا همان فیلهای تحت اختیار را صادر میکنند. دولتها این کار را با اعمال فشار بر ارائه دهندگان خدمات برق و قطع فوری برق همهٔ این سایتها انجام میدهند و برای جلوگیری از حذف هرگونه سرپیچی از سوی سایتها، نیروهای نظامی خود را به کار میگیرند.
شبکهٔ استخراج بیت کوین از این ضربه متلاشی میشود چراکه پردازش بلاکها به میزان 99 برابر سختتر میشود. به جای صرف ده دقیقه برای پردازش بلاک جدید، زمان مورد نیاز برای تکمیل این فرآیند 990 دقیقه یا 16.5 ساعت خواهد بود. این باعث می شود ظرفیت تراکنش روزانه اکوسیستم بیت کوین از حدود 300000 تراکنش در روز به تنها چند هزار تراکنش برسد. از آن بدتر اینکه، 2016 بلاک باید قبل از رسیدن به تنظیم سختی جدید پردازش شوند، اما با کاهش قابل توجه قدرت هش شبکه، این اتفاق برای مدت 1386 روز یا 3.8 سال دیگر بهطول خواهد انجامید (با فرض اینکه قدرت هش جدیدی اضافه نشود). علاوه بر این، بیت کوینهای جدید با سرعت بسیار پایینی وارد چرخه میشوند زیرا افزایش عرضهٔ آن کاملاً به استخراج بلاکها بستگی دارد.
بدیهی است که وحشت و هرجومرج در جامعه ایجاد میشود، زیرا بسیاری از دارندگان بیتکوین که به دنبال فروش آن یا انتقال بیتکوین خود به کیف پولهای سرد هستند، پشت دربهای بسته میمانند. فعالیتهای خارج از بلاکچین اصلی در صرافیها و تراکنشهای پروتکلهای لایه 2 (مانند شبکه لایتنینگ) برای مدتی امکانپذیر خواهد بود، اما خیلی زود محدود میشوند زیرا انجام پرداختها در لایه پایه (داخل بلاکچین اصلی) عملاً غیرممکن میشود. پس از گذشت چند روز در حالت سناریوی وحشت شبانه، اکوسیستم بیتکوین بهطور چشمگیری آسیب میبیند و اعتماد جهانیان به آن تا حد زیادی متزلزل میشود و نیز در نهایت به طور جبرانناپذیری آسیب میبیند.
سناریوی کابوس
مطمئناً سناریوی هراس شبانه غیر محتمل است، اما سناریوی محتملتر به نام “سناریوی کابوس” نیز نتیجه بسیار ترسناکی دارد.
در این سناریو همان شرایط اولیه در سناریوی فیلهای تحت اختیار که 99 درصد از قدرت هش جهانی را در اختیار دارند و تعطیلی و تصرف سایتها رخ میدهد، برقرار است. با این حال، در این مورد، جامعه بیت کوین به شدت واکنش نشان میدهند و تمام سعی خود را میکنند تا اکوسیستم را نجات دهند. اولین حرکت از سوی خرگوشها (مزرعههای ماینینگ با کمتر از 10 سرور و 1 الی 20 کیلووات هش پاور) و اسبها (مزرعههای ماینینگ با 20 الی 2500 سرور و 50 کیلووات الی 10 میلیون وات هش پاور) است که تجهیزات ماینینگی را که از خدمترسانی خارج میشوند، به کار میگیرند و این کار فوراً قدرت هش جهانی باقی مانده را تا حدود 25 درصد افزایش میدهد.
تجهیزات استخراج در کانالهای توزیع به سرعت بهکار گرفته شده و مستقر میشوند و در حدود پنج روز، شبکه احتمالاً به جای یک بلاک در روز به پردازش دو بلاک در روز میرسد. پس از حدود سه هفته، قدرت شبکه به طور متوسط به سه بلاک در روز افزایش مییابد. در نهایت، پس از حدود نه ماه، خرگوشها و اسبها میتوانند هش ریت تولیدی خود را کمی بیش از هفت برابر افزایش دهند و ظرفیت شبکه را به حدود 10 بلاک در روز برسانند.
نتیجه این خواهد بود که دوره تعدیل سختی که انتظار میرفت دو هفته طول بکشد، تا 281 روز طاقت فرسا ادامه یابد. همچنین قابل توجه است که به جای 127000 بیت کوین مورد انتظار در کل دورهٔ نه ماهه، تنها 6300 بیت کوین وارد چرخه میشوند.
متوسط زمان پردازش بلاک در پایان دوره سختی در این سناریو 138 دقیقه است و بسیاری ممکن است انتظار داشته باشند که پس از این دوره دردناک، تنظیم سختی بعدی بازگشت به زمان پردازش بلاک 10 دقیقه ای را امکانپذیر کند اما شبکه راهی طولانی برای خلاص شدن از این دردسر دارد.
پروتکل بیت کوین دارای حداکثر تنظیم سختی 4 برابر در هر دوره است و این بدان معناست که زمان پردازش بلاک تنظیم شده در شروع دوره بعدی به جای 10 دقیقه به 34.6 دقیقه تنظیم میشود. این کار مخالفان بیتکوین را برای حرکت فریبنده بعدی خود آماده میکند، یعنی همزمان که انتقال به دورهٔ سختی جدید اتفاق میافتد، سایتهای فیل تحت اختیار که قبلأ از کار افتاده بودند دوباره فعال میشوند.
در یک چشم به هم زدن، زمان پردازش بلاکها از میزان بسیار آهسته، به دو دقیقه و سپس 20 ثانیه تغییر میکند و یک دوره تنظیم سختی کامل در کمتر از سه روز به پایان میرسد. تعداد 6300 بیت کوین جدید وارد چرخه میشود و عرضهٔ آن توسط مخالفان این ارز دیجیتال کنترل میشود. آنها میتوانند بازار را با این بیت کوینها اشباع کنند یا برعکس بازار را گرسنه نگه دارند.
تنظیم سختی بعدی با پردازش بلاک طی زمان نزدیک به 10 دقیقه شروع میشود، اما، دوباره، کنترلکنندههای سایتهای “فیل تحت اختیار”میتوانند سایتهای خود را غیرفعال کنند و شبکه ماینینگ بیت کوین دوباره به دستوپا زدن بیافتد. زمان پردازش هر بلاک بلافاصله به بیش از دو ساعت خواهد رسید و تکمیل دوره تنظیم سختی 142 روز طول میکشد.
این روند روشن و خاموش شدن فیلهای تحت اختیار میتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، اما واقعاً لازم نیست زیرا آسیب به بیتکوین قبلاً وارد شده است. بدون هیچ گونه ثباتی در توانایی پردازش تراکنشها، یا هیچ اعتقادی به نرخ تورم، اعتماد به بیتکوین از بین میرود و در حالی که ممکن است با مقداری ارزش یا هدف محدود دوام بیاورد، هرگز چشمانداز خود را برآورده نخواهد کرد و به شکل عجیبی کنار گذاشته خواهد شد.
پاشنه آشیل ساتوشی همگام با ماینرهای بزرگ
زمانی که ممنوعیت استخراج ارزهای دیجیتال چین در سال 2021 رخ داد، بیت کوین تقریباً 50 درصد از قدرت هش خود را از دست داد اما این برای اکوسیستم جهانی مانند یک سرعتگیر کوچک بود و به سرعت هش ریت از دست رفته را جایگزین کرد. همانطور که در سناریوی کابوس گفتیم، از دست دادن 99٪ از قدرت هش فاجعه بار خواهد بود، بنابراین درصدی مابین این دو، نشاندهندهٔ منطقه خطر است.
نمودار بالا تاثیرات از دست رفتن مقادیر متفاوت از هش ریت شبکه را تخمین میزند. با کاهش 70 درصدی هش ریت، شبکه مقداری فشار را احساس میکند، اما زمانهای پردازش یک بلاک وحشتناک نیست و تنظیم سختی، شبکه را در حدود شش هفته به عملکرد عادی بازمیگرداند. با این حال، افت به زیر این سطح عملکرد شبکه وارد منطقه خطر میکند.
اگر شبکه به گونهای مورد حمله قرار گیرد که باعث کاهش هش ریت جهانی تا 85 درصد یا بیشتر شود، شوک وارده به اثربخشی شبکه فاجعهبار میشود و انعطافپذیری اکوسیستم به شدت مختل میشود. این همان چیزی است که به عنوان پاشنه آشیل ساتوشی شناخته میشود و همچین چیزی تنها به این دلیل امکانپذیر است که جامعهٔ استخراج بیت کوین خود این آسیبپذیری را ایجاد کرده است. این آسیبپذیری میتواند ناشی از تمرکز بزرگترین شرکتهای ماینینگ بر روی منافع کوتاهمدت خود باشد، نه منافع بلندمدت بیتکوین.
به طور کلی، شرکتهای ماینینگ بزرگ معتقدند که میتوانند با ادغام عملیات خود در سایتهای بزرگ و همکاری با تأمینکنندگان برق در توزیع انرژی متقابل سودمند به بهترین کارایی، اثربخشی هزینه و قابلیت اطمینان دست یابند. با این حال، همانطور که میدانید کیفیت هر چیزی به کمیت آن بستگی دارد و با بالا رفتن کمیت به احتمال زیاد کیفیت پایین میآید.
به عنوان مثال، اطلس پاور سرمایهگذاری 1.9 میلیارد دلاری جدیدی را در داکوتای شمالی اعلام کرده است که 750 مگاوات (MW) ظرفیت استخراج را تا پایان سال 2023 ارائه خواهد کرد. این بدان معناست که اسبها و خرگوشها برای اینکه عقب نمانند باید حداقل 322 مگاوات ظرفیت استخراج را فقط برای همگام شدن با این یک وبسایت اضافه کنند.
نتیجهگیری
غیرمتمرکز بودن یک اصل اساسی بیت کوین است و به درستی هم همینطور است. برای اینکه بیتکوین غیرمتمرکز بماند، جامعه باید دائماً به تمام جنبههای اکوسیستم نگاه کند تا هرگونه احتمال متمرکز شدن را از بین ببرد. صنعت ماینینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست.
صنعت ماینینگ متغیرهای زیادی از جمله جغرافیا، حوزه قضایی، منابع انرژی، اندازهٔ سایت، استخرهای استخراج، منابع تراشه و منابع سیستم دارد که از نظر تئوری میتوانند متمرکز شوند. بسیار مهم است که یک سطح مناسب از تنوع همیشه در بین تمام متغیرها وجود داشته باشد. با انحراف مسیر هر متغیری به سوی فضای متمرکز، باید قبل از رسیدن به آن نقطه متوقف شود.
به عنوان مثال، اکنون حجم عظیمی از توسعه سایتهای استخراج ارز دیجیتال در ایالت تگزاس آمریکا، با توجه به در دسترس بودن انرژی، هزینه های انرژی و استقبال جوامع و سیاستمداران از آن امکانپذیر شده است. با این حال، بادهای سیاسی میتوانند به سرعت تغییر جهت دهند و سناریوهایی وجود دارد که استخراج بیت کوین میتواند در یک بحرهٔ زمانی بسیار کوتاه از دوست تگزاس به یک دشمن سرسخت تبدیل شود. همچنین مشکلات مربوط به شبکهٔ تأمین برق، حملات تروریستی هدایت شده و بلایای طبیعی در تگزاس نیز میتواند شبکه ماینینگ را در وضعیت خطرناکی قرار دهد.
در حال حاضر، تهدیدهای واقعی برای بیت کوین گرایش به سمت سایتهای بسیار بزرگ و قدرتهای تحت اختیار است. فقط در عرض یک یا دو سال دیگر، این متغیرها میتوانند وارد منطقه خطر شوند و به دلیل مقیاس بزرگی که درگیر خواهند شد، برگشت آنها به حالت عادی بسیار دشوار است. در اینجا،آنچه ضرورت دارد این است که صنعت ماینینگ جا را برای سایتهای اسبی و خرگوشی باز کرده و به توسعهٔ آنها کمک کند. مخالفان بیت کوین به شدت به دنبال نقاط ضعف در اکوسیستم این ارز دیجیتال خواهند بود، بنابراین نباید آنها را به سمت پاشنهٔ آشیل ساتوشی ناکاموتو سوق دهیم.
[i] منظور از سایت ماینینگ: مزارع، استخرها و یا وبسایتهای ماینینگ میباشد